رصد بورس: برای رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی کشور امکانات زیرساختی، رشد شاخصها و منابع و میزان رشد تولید و سرمایهگذاری لازم و ضروری است، ولی یکی از مهمترین مولفههای توسعهیافتگی وجود «منابع انسانی» کشور است.
به گزارش رصد بورس:برای رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی کشور امکانات زیرساختی، رشد شاخصها و منابع و میزان رشد تولید و سرمایهگذاری لازم و ضروری است، ولی یکی از مهمترین مولفههای توسعهیافتگی وجود «منابع انسانی» کشور است.
با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت و نیروی انسانی جامعه را تشکیل میدهند، میتوانند به عنوان یکی از عوامل پرتحرک، نقش مؤثر و سازندهای در اقتصاد کشور داشته باشند. به جرأت میتوان گفت که بدون مشارکت فراگیر زنان در سازندگی اقتصاد، توسعه پیشرفت همه جانبه نگر و سازندگی ممکن نیست.
از ایران جزو کشورهای در مسیر گذر از توسعه نام برده میشود و رسیدن به جامعه توسعه یافته مستلزم ظرفیت سازی و استفاده از توان و کارآمدی زنان است در ابعاد و سطوح مختلف هموارسازی و شکلگیری توسعه در سیاستگذاری عمومی هم بر کسی پوشیده نیست که با نقش آفرینی در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشارکت موثر داشته و دارند.
براساس آخرین آمارهای رسمی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در جهان بین ۴۰ تا ۴۵ درصد است، درحالیکه متأسفانه این میزان در کشور ما با همه شعارها و برنامهها پایین و به کمتر از 10درصد میرسد.
این نرخ در استانهای مختلف با توجه به بسیاری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و طرحها و حمایتهای موجود متفاوت است.
در حال حاضر بخش بزرگی از زنان با تحصیلات دانشگاهی به سمت حرفههایی مانند علوم، تجارت و امور مالی، مشاوره مدیریت، حسابداری و تبلیغات گرایش پیدا کردهاند. همچنین شغلهای تخصصی در حوزه خدمات بهداشتی و درمانی مورد استقبال و توجه زنان بوده است که مشاهده میشود. با درخشش در ظهور و بروز در عرصه پزشکی و آموزشی با رفع موانع و محدودیتها در اجرای عدالت، دستاوردهای ارزندهای به ارمغان آوردند که همگی باعث رشد روز افزون و آبادانی شده است اما تا رسیدن به ایدهآلها فاصله است.
به اذعان کارشناسان یکی از راههای توسعه کارآفرینی زنان، حمایت جدی از طرحهای کسبوکار کوچک و زودبازده در جوامع محلی و روستاهاست که از طریق حمایتهای مسئولان دستگاههای اجرایی و تسهیل صدور مجوز و همچنین تسریع در پرداخت وامهای کمبهره از طریق بانکها و مؤسسههای مالی و اعتباری مجاز، به توانمندسازی زنان کمک می نماید که در این زمینه نیاز به همیاری مسئولان و جدیت هماهنگی دستگاههای اجرایی است .
درآمد پنهان و غیرمستقیم زنان:
عمده کار زنان مخصوصا در شهرهای کوچک و روستایی که طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میگردد، کارهایی از قبیل کار خانگی، کار در مزرعه و باغات، برداشت محصول، خدمات کشاورزی یا کارهایی مانند دامداری و پرورش طیور و تامین سوخت خانواده که دقت و نیروی فراوانی را میطلبد توسط زنان خانوار انجام میگیرد.
برخی دیگر از زنان شهری و روستایی به تهیه برخی موارد از جمله صنایع دستی، بافت سبد و حصیر و گلیم و فرش، پخت نان، صیفیجان و تهیه پوشاک برای افراد خانواده مشغول هستند که ضمن اشتغالزایی به استقلال و شکوفایی استعدادها و صرفهجویی در هزینه خانوار میگردد نیز اقدام مینمایند؛ اما نکته مهم تر در سیاستگذاری و برنامهریزی، کماهمیت یا نادیده گرفته و مورد غفلت قرار میگیرد.
این نوع فعالیتهای اقتصادی که کم ریسک و منافع اقتصادی رضایت بخشی هم دارد عمدتاً پنهان بوده و متاسفانه حتی شغل هم محسوب نمیگردد و ضروری است حمایتها در فرآیند قانونی و برای تسهیل امور زنان و نقشآفرینی آنها در پیشبرد توسعه و پیشرفت کشور مورد توجه و بازنگری جدی قرار بگیرد.
میان اشتغال زنان و استقلال مالی، تعداد فرزندان، سن ازدواج و قدرت تصمیمگیری، رشد فرهنگی و پایگاه اجتماعی آنان رابطه تنگاتنگ و معناداری وجود دارد که باید ریشهیابی و تسهیلگری مناسبی صورت گیرد.
اگرچه باید بپذیریم تحریم و کرونا بهطور بیسابقه در چند دهه گذشته شرایط سختی با وابستگی به درآمدهای نفتی را برای ما رقم زده است .اما اینک آیا دولت جدید برای پرکردن جای خالی زنان در حوزههای مدیریتی و رونق اقتصاد خانوادگی کسبوکارها برنامههایی دارد؟ آیا زنان در ساحت قدرت و امکان حضوری موثری و رشد یافته در بطن جامعه بدون شعارزدگی و با نمایش توانمندیهای منطبق برعدالت و شایستگی خواهند داشت.
آنچه در پایان باید گفته شود اینکه هیچ کشور و دولتی در حکمرانی مطلوب در پیمودن مسیر واقعی توسعه و تعالی به توسعه واقعی و فراگیر نمیرسد مگر با هدایت درست و بهرهگیری از مشارکت فعالانه زنان که داشتن یک برنامه جامع راهبردی در بهبود وضعیت موجود، شرایط را بسیار امیدوارتر میکند.
با توجه به اینکه زنان نیمی از جمعیت و نیروی انسانی جامعه را تشکیل میدهند، میتوانند به عنوان یکی از عوامل پرتحرک، نقش مؤثر و سازندهای در اقتصاد کشور داشته باشند. به جرأت میتوان گفت که بدون مشارکت فراگیر زنان در سازندگی اقتصاد، توسعه پیشرفت همه جانبه نگر و سازندگی ممکن نیست.
از ایران جزو کشورهای در مسیر گذر از توسعه نام برده میشود و رسیدن به جامعه توسعه یافته مستلزم ظرفیت سازی و استفاده از توان و کارآمدی زنان است در ابعاد و سطوح مختلف هموارسازی و شکلگیری توسعه در سیاستگذاری عمومی هم بر کسی پوشیده نیست که با نقش آفرینی در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشارکت موثر داشته و دارند.
براساس آخرین آمارهای رسمی نرخ مشارکت اقتصادی زنان در جهان بین ۴۰ تا ۴۵ درصد است، درحالیکه متأسفانه این میزان در کشور ما با همه شعارها و برنامهها پایین و به کمتر از 10درصد میرسد.
این نرخ در استانهای مختلف با توجه به بسیاری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و طرحها و حمایتهای موجود متفاوت است.
در حال حاضر بخش بزرگی از زنان با تحصیلات دانشگاهی به سمت حرفههایی مانند علوم، تجارت و امور مالی، مشاوره مدیریت، حسابداری و تبلیغات گرایش پیدا کردهاند. همچنین شغلهای تخصصی در حوزه خدمات بهداشتی و درمانی مورد استقبال و توجه زنان بوده است که مشاهده میشود. با درخشش در ظهور و بروز در عرصه پزشکی و آموزشی با رفع موانع و محدودیتها در اجرای عدالت، دستاوردهای ارزندهای به ارمغان آوردند که همگی باعث رشد روز افزون و آبادانی شده است اما تا رسیدن به ایدهآلها فاصله است.
به اذعان کارشناسان یکی از راههای توسعه کارآفرینی زنان، حمایت جدی از طرحهای کسبوکار کوچک و زودبازده در جوامع محلی و روستاهاست که از طریق حمایتهای مسئولان دستگاههای اجرایی و تسهیل صدور مجوز و همچنین تسریع در پرداخت وامهای کمبهره از طریق بانکها و مؤسسههای مالی و اعتباری مجاز، به توانمندسازی زنان کمک می نماید که در این زمینه نیاز به همیاری مسئولان و جدیت هماهنگی دستگاههای اجرایی است .
درآمد پنهان و غیرمستقیم زنان:
عمده کار زنان مخصوصا در شهرهای کوچک و روستایی که طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میگردد، کارهایی از قبیل کار خانگی، کار در مزرعه و باغات، برداشت محصول، خدمات کشاورزی یا کارهایی مانند دامداری و پرورش طیور و تامین سوخت خانواده که دقت و نیروی فراوانی را میطلبد توسط زنان خانوار انجام میگیرد.
برخی دیگر از زنان شهری و روستایی به تهیه برخی موارد از جمله صنایع دستی، بافت سبد و حصیر و گلیم و فرش، پخت نان، صیفیجان و تهیه پوشاک برای افراد خانواده مشغول هستند که ضمن اشتغالزایی به استقلال و شکوفایی استعدادها و صرفهجویی در هزینه خانوار میگردد نیز اقدام مینمایند؛ اما نکته مهم تر در سیاستگذاری و برنامهریزی، کماهمیت یا نادیده گرفته و مورد غفلت قرار میگیرد.
این نوع فعالیتهای اقتصادی که کم ریسک و منافع اقتصادی رضایت بخشی هم دارد عمدتاً پنهان بوده و متاسفانه حتی شغل هم محسوب نمیگردد و ضروری است حمایتها در فرآیند قانونی و برای تسهیل امور زنان و نقشآفرینی آنها در پیشبرد توسعه و پیشرفت کشور مورد توجه و بازنگری جدی قرار بگیرد.
میان اشتغال زنان و استقلال مالی، تعداد فرزندان، سن ازدواج و قدرت تصمیمگیری، رشد فرهنگی و پایگاه اجتماعی آنان رابطه تنگاتنگ و معناداری وجود دارد که باید ریشهیابی و تسهیلگری مناسبی صورت گیرد.
اگرچه باید بپذیریم تحریم و کرونا بهطور بیسابقه در چند دهه گذشته شرایط سختی با وابستگی به درآمدهای نفتی را برای ما رقم زده است .اما اینک آیا دولت جدید برای پرکردن جای خالی زنان در حوزههای مدیریتی و رونق اقتصاد خانوادگی کسبوکارها برنامههایی دارد؟ آیا زنان در ساحت قدرت و امکان حضوری موثری و رشد یافته در بطن جامعه بدون شعارزدگی و با نمایش توانمندیهای منطبق برعدالت و شایستگی خواهند داشت.
آنچه در پایان باید گفته شود اینکه هیچ کشور و دولتی در حکمرانی مطلوب در پیمودن مسیر واقعی توسعه و تعالی به توسعه واقعی و فراگیر نمیرسد مگر با هدایت درست و بهرهگیری از مشارکت فعالانه زنان که داشتن یک برنامه جامع راهبردی در بهبود وضعیت موجود، شرایط را بسیار امیدوارتر میکند.
0 دیدگاه