عصر جدید l کارشناس رسانه در گفتوگو با ایکنا پیرامون برنامههای سرگرمی و مسابقات تلویزیون و شبکه نمایش خانگی و عصر جدید بیان کرد: متاسفانه مدتهاست خلاقیت از تولیدات تلویزیونی رخت بسته است برای همین هم کپیکاری از برنامههای ماهوارهای یا خارجی به امری رایج تبدیل شده است. مصداق این ادعا را در مسابقات رئالیتیشو و عصر جدید که هم اکنون پخش میشود میتوان مشاهده کرد. البته کار خوب حتی اگر خارجی هم باشد قابل الگوبرداری است اما ایرادی که شوربختانه مدیران فرهنگی آن را نمیبینند این است که هر برنامه مشهور خارجی در دل خود مروج یک فرهنگ و جهانبینی است. ما خود برنامه را کپی میکنیم اما نمیفهمیم با این برنامه چه پیامهای پنهانی را منتقل میکنیم. به عنوان نمونه برنامههای فعلی در راستای فرهنگ مصرفگرایی است و سطحیسازی مفهوم شهرت و ثروت است و هیچ توجیهی هم نمیشود جز این برای آن در نظر گرفت.
وی افزود: پیرامون علت به وجود آمدن این وضعیت باید گفت اولین ریشه حاکمیت تفکر سرمایهسالار و محرک مصرف، ورشکستگی اقتصادی رسانههای ماست. وقتی تلویزیون دست خود را از سرمایه برای برنامهسازی خالی میبیند رو به حامیان مالی بخش خصوصی میآورد تا با سرمایهگذاری آنها بتواند آنتن را پر کنند. در چنین شرایطی طبیعی است اسپانسر به فکر برگشت سرمایه خود باشد و دیگر موضوعات ریشهای فرهنگی برایش اهمیت نداشته باشد. در این وضعیت ترجیح آنها این است با تشویق مردم به مصرف بیشتر به سودآوری تجارت خود کمک کنند.
این کارشناس رسانه، تولیداتی نظیر «جوکر»، «عصر جدید» و دیگر مسابقات را آثاری در جهت ترویج فرهنگ عمومی مبتنی بر سطح مبتذلی از معنای زندگی و مصرفزدگی توصیف کرد و گفت: بحران نظریهپردازی بومی در حوزه رسانه ریشه دیگری برای معضل موج سطحیزدگی در سیماست. وقتی دانشکدههای رسانه و برنامهسازی ما به جز تعلیم ترجمه حرفی برای گفتن نداشتند و نتوانستم در این زمینه عملکرد علمی و نظری لازم را داشته باشیم به سمت کپیسازی روی خواهیم آورد. کپیسازیهای ما در پرتو بحران نظریهپردازی تنها به برنامهسازی خلاصه نمیشود بلکه در مباحث فلسفی و معنایی ارتباط هم ما را به همان راهی میبرد که جریان مسلط خواسته و برده است.
دهنادی ادامه داد: خلا نظریهپردازی بومی در سیما، سبب شده حتی اگر رسانه ملی به لحاظ مادی تامین باشد باز هم توفیقی در برنامهسازی نداشته باشد زیرا همانگونه که گفتم وقتی در نظریهپردازی محروم هستیم چارهای جز کپی کاری برایمان باقی نخواهد ماند. شما جز یکسری چهره کم سواد که میتوانند با شهرت خودشان جلب توجه کنند پیدا نمیکنید و رسانه ملی تبدیل میشود به یک مجموعه پیمانکاری که مرتباً در حال پروژه گرفتن هستند. به صورت نمونه در همین رابطه سوالی مطرح است. در برنامه «عصر جدید» چه اتفاقی فوق العادهای رخ میدهد که از آن به عنوان ترویج یک فضیلت عمومی بتوان نام برد؟ آیا در این برنامه استعدادی در حوزه علوم دانش بنیان که مقام معظم رهبری هم مورد تاکید قرار دادهاند مدنظر است؟ دانشمندی معرفی میشود؟ یک هنرمند با یک خروجی ارزشمند و واقعی شناسایی میشود یا فقط میخواهیم با تحریک هیجان کاذب معنای شهرت را در سطحیترین معنای خودش همهگیر کنیم؟ آنچه در این برنامه میبینیم صرفاً کارهای سرگرمکننده هستند که میتوان در جاهای دیگر هم مشاهده کرد.
این پژوهشگر فرهنگی تاکید کرد: ممکن است این سوال پیش آید در نسخه خارجی نیز (آمریکن گات تلنت) عموماً چنین استعدادهایی مورد توجه است پس چه ایرادی دارد ما نیز از این منظر به آن نگاه داشته باشیم؟ در جواب به این مسئله باید گفت مباحث نظری در نظام سرمایهداری بر پایه تولید یک شهرت قابل خرید و فروش استوار است که حتی در خود غرب هم روشن شده در پشت پرده دیده شدن و دیده نشدن همین کارهای سطحی هم چه زدوبندهایی برقرار است، پس این روند با آن دیدگاه به تولید چنین آثاری کاملاً طبیعی است ولی وقتی در برنامهسازی رسانه ضد امپریالیستی ما بیصدا و حتی در پوسته برخی شعارهای ارزشی، دقیقا همان خروجی را میگیریم که هژمونی استعمار به دنبالش هست در حالی که ما مدعی پرداختن به ارزشهای دینی و اسلامی هستیم باید رویکردمان شکلی متفاوت داشته باشد.
دهنادی تصریح کرد: من با الگوبرداری از کارهای موفق خارجی مشکلی ندارم بهشرطیکه آن تولیدات در ماهیت فرهنگی به دنبال گفتمانسازی باشند اما وقتی میبینیم کپیکاری دقیقاً خلاف شعارهایی است که دائما در حال بازگو کردن آن هستیم این موضوع اشکال ایجاد میکند.
وی برای ارتقای تولیدات سرگرمی در سیما و پلتفرمها پیشنهاد کرد: باید پیرامون تهیهکنندهها و تیمهای تولید برنامه که برنامهسازی انجام میدهند دقت نظر انجام شود تا آدمهای باسواد به این عرصه ورود کنند. متاسفانه در عرصه فرهنگ هیچ معیاری برای صلاحیتسنجی تیمهای اجرایی نداریم. شما یک سد یا یک خیابان را به دست یک پیمانکار نامشخص و بدون تیم علمی و ارزیابی نشده نمیدهید اما در عرصه فرهنگ روابط میگوید چه کسی بیاید و چه کسی نیاید. در بررسی طرحها، تیم علمی برنامهها، نقش تزئینی دارند.
دهنای در پایان تصریح کرد: مانند همه عرصهها نیاز به شناسایی و درجهبندی علمی و اجرایی تیمهای تولید داریم. این اتفاق اگر رخ دهد دیگر شاهد این نخواهیم بود پیمانکارانی راحت به سیما و شبکه نمایشی خارجی رسوخ کنند و به راحتی کارهایی نظیر «جوکر» و «عصر جدید» را روی آنتن بفرستند که اثر یکی است اما با دو استاندارد و مبنا. این یعنی رسانههای ما بازیچه یک سری افرادند. همچنین توصیه جدی من این است روی این برنامهها باید یک گروه ناظر کیفی وجود داشته باشند تا کارهایی تولید بتواند با معیارهای مورد مدنظرمان همخوان باشد و تحلیل هر برنامه بعد از آن پیش روی مردم و اندیشمندان باشد.
0 دیدگاه