هنگامی که به تشکیلات یه سازمان پویا و پیشرو نگریسته می شود ساختاری منظم را مشاهده می کنید و ساختار سازمانی یا Organizational Structure و به زبانی دیگر چارت سازمانی، وظایف کارکنان و مسئولیتهایشان را در داخل یک شرکت تعیین میکند و هر چه ساختارمند باشد، متعاقبا کارآمدی بیشتری برایش متصور خواهد بود والقصه، با توجه بر نظریات علمی مدیریت و مبانی نظری ارتباطات، میتوان روابط عمومی را نه فقط یک واحد، بلکه به عنوان یک “سازمان” مستقل و منسجم درون سازمان اصلی وصف نمود و به قول فیزیولوژیست دهه 1950 آلمانی، لودویگ فون برتالنفی، نظریه سیستمها بیانگر این است که “هر سازمان یک سیستم باز است که با محیط خود در تعامل دائمی است” .
روابط عمومی در این اسلوب به عنوان یک زیرسیستم حیاتی عمل نموده که وظیفه مدیریت این تعاملات و ایجاد تعادل بین سازمان و محیط بیرونی را بر عهده دارد و برتالانفی معتقد است که اگر مفهوم سیستم را بشناسیم و با مکانیزم feedback آشنا باشیم، بسیاری از پدیدههای جهان را به خوبی درک خواهیم نمود و کما اینکه دریافت بازخوردها و ترغیب افراد به تعامل و نقدهای سازنده و ایجاد فضایی سرتاسر تعامل گونه مسیری را در فرارو قرار می دهد، که غایتش به رستگاری سازمانی منجر خواهد شد.
0 دیدگاه